بسم الله

من آدم تصمیمهای یکهویی ام...

همین طور آدم پشیمان شدن های یکهویی...

خصلت بدیست ...خوشبحالتان اگر این طوری نیستید.

اگر در چیزی شک داشته باشم ، انگاری برزخ به جانم بیفتد نمیدانم چه کنم...بالا بروم یا پایین چپ بروم یا راست...

عجیب است..

مثال ها فراوانند.. اما یک وقت هایی بوده دلم میگفته نرو ولی عقلم برایش دلیل می آورده چرا اینقدر دستپاچه و مضطرب و نگرانی آسمان که نمی خواهد به زمین بیاید. بعد رفته ام بهم خیلی هم خوش گذشته.

اما ترس اینکه اینجا آنجایی نباشد که باید بروم...این کار آن کاری نباشد که باید بکنم...

این ترس ها و رنج ها .

یک جاهایی خودم را عذاب داده ام با پشیمانی .یک جاهایی هم بقیه را با نظر گرداندن های یکهویی .

به لحظه تغییر میکند .

باز انتخاب که میکنم ، استرس به جانم می افتد که چه شد؟ چه کردی؟ چرا فلان انتخاب را کردی؟ چرا انقدر دستپاچه بازی در اوردی ؟

سخت میگذرد ...

و نمیدانم چه طور بهتر میگذرد .

 خدا عاقبتمان را ختم به خیر کند.