بسم الله .

در کمال ناباوری باز هم به تداخل خوردم... و نشد ...

نشد که درست بشه ..

چقدر تو متن قبل خوشحال بودم از حرف استاد عین و نوتیف یهویی ش .

و حالا و غم فراوانم...

برای انتخاب واحدی که نشد اونچه که می خواستم...

وقتی هم که به دکتر خاء گفتم ... گفت دیره ...

چقدر سخت...

منم همه چی رو رها کردم و زدم رفتم تهران ...

یعنی میشه یه روز این بدبختیا تموم بشه؟

یعنی میشه؟

من امیدوارم خدا کمک کنه و تموم بشه ... امیدوارم .